هوسی ست در سَرِ من که سر بشر ندارم
من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم
دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی
من از او به جز جمالش طمعی دگر ندارم
کمر و کلاه عشقش به دو کون مر مرا بس
چه شد ار کله بیفتد چه غم ار کمر ندارم
سحری ببرد عشقش دل خسته را به جایی
که ز روز و شب گذشتم خبر از سحر ندارم
سفری فتاد جان را به ولایت معانی
که سپهر و ماه گوید که چنین سفر ندارم
ز فراقِ جانِ من گر ز دو دیده در فشاند
تو گمان مبر که از وی دل پرگهر ندارم
چه شکرفروش دارم که به من شکر فروشد
که نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم
جناب مولانا
|
سَتَكُونُ فِتَنٌ يُصبِحُ الرَّجُلُ فيها مُؤمنا و يُمسي كافرا ، إلاّ مَن أحياهُ اللّه تعالى بالعِلمِ . فتنهها خواهد بود که در اثنای آن، مرد به صبح مؤمن باشد و به شب کافر شود، مگر كسى كه خداوند متعال او را به دانش و آگاهى زنده كرده باشد... . اسرائیل چیزی جز یک پدیده غلط . . |
تابلو اعلانات
* کلیه کاربران می توانند با کلیک برروی دریافت تیک سبز و طی نمودن مراحل مربوطه نسبت به تایید حساب کاربری خود اقدام نمایند
* با توجه به راه اندازی تالار سیگنال های معاملاتی لطفا از این پس سیگنال ها و تحلیل های خود را فقط در بخش یاد شده منتشر نمایید بدیهی است انتشار هر گونه سیگنال و یا تحلیل بازار در هر یک از بخش های دیگر انجمن ، توسط مدیران مربوطه حذف خواهد شد.
* کلیه کاربران می توانند با کلیک برروی دریافت تیک سبز و طی نمودن مراحل مربوطه نسبت به تایید حساب کاربری خود اقدام نمایند
* با توجه به راه اندازی تالار سیگنال های معاملاتی لطفا از این پس سیگنال ها و تحلیل های خود را فقط در بخش یاد شده منتشر نمایید بدیهی است انتشار هر گونه سیگنال و یا تحلیل بازار در هر یک از بخش های دیگر انجمن ، توسط مدیران مربوطه حذف خواهد شد.
سخنان ناب
سخنان ناب : احادیث ، روایت از بزرگان ، جملات زیبا و آموزنده به صورت متن ، صوت و فیلم
-
Ehsan
- کاربر عضو

- پست ها در این تاپیک: 6
- پست: 127
- مدت عضویت: 2 سال 5 ماه

- تشکر از دیگران: 32 مورد - مشاهده جزئیات
- تشکر: 17 مورد - مشاهده جزئیات
- جنسیت:
- وضعیت: آفلاین
-
sunnymount
- کاربر فعال

- پست ها در این تاپیک: 71
- پست: 789
- مدت عضویت: 2 سال 6 ماه

- عنوان شغلی: کارمند
- تشکر از دیگران: 44 مورد - مشاهده جزئیات
- تشکر: 80 مورد - مشاهده جزئیات
- جنسیت:
- وضعیت: آفلاین
به نام معشوق
مشکن دل مرد مشتری را
بگذار ره ستمگری را
رحم آر مها که در شریعت
قربان نکنند لاغری را
مخمور توام به دست من ده
آن جام شراب گوهری را
پندی بده و به صلح آور
آن چشم خمار عبهری را
فرمای به هندوانِ جادو
کز حد نبرند ساحری را
در ششدرهای فتاد عاشق
بشکن درِ حبس ششدری را
یک لحظه معزمانه پیش آ
جمع آور حلقه پری را
سر مینهد این خمار از بن
هر لحظه شراب آن سری را
صد جا چو قلم میان ببسته
تُنگ شکر معسکری را
ای عشق برادرانه پیش آ
بگذار سلام سرسری را
ای ساقی روح از در حق
مگذار حق برادری را
ای نوح زمانه هین روان کن
این کشتی طبع لنگری را
ای نایب مصطفی بگردان
آن ساغر زفت کوثری را
پیغام ز نفخ صور داری
بگشای لب پیمبری را
ای سر خ صباغت علمدار
بگشا پر و بال جعفری را
پر لاله کن و پر از گل سرخ
این صحن رخ مزعفری را
اسپید نمیکنم دگر من
درریز رحیق احمری را
"حضرت مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی"
مشکن دل مرد مشتری را
بگذار ره ستمگری را
رحم آر مها که در شریعت
قربان نکنند لاغری را
مخمور توام به دست من ده
آن جام شراب گوهری را
پندی بده و به صلح آور
آن چشم خمار عبهری را
فرمای به هندوانِ جادو
کز حد نبرند ساحری را
در ششدرهای فتاد عاشق
بشکن درِ حبس ششدری را
یک لحظه معزمانه پیش آ
جمع آور حلقه پری را
سر مینهد این خمار از بن
هر لحظه شراب آن سری را
صد جا چو قلم میان ببسته
تُنگ شکر معسکری را
ای عشق برادرانه پیش آ
بگذار سلام سرسری را
ای ساقی روح از در حق
مگذار حق برادری را
ای نوح زمانه هین روان کن
این کشتی طبع لنگری را
ای نایب مصطفی بگردان
آن ساغر زفت کوثری را
پیغام ز نفخ صور داری
بگشای لب پیمبری را
ای سر خ صباغت علمدار
بگشا پر و بال جعفری را
پر لاله کن و پر از گل سرخ
این صحن رخ مزعفری را
اسپید نمیکنم دگر من
درریز رحیق احمری را
"حضرت مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی"
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
| Link: | |
| BBcode: | |
| HTML: | |
| پنهان کردن لینک های پست |

